رئیس هیئت مدیره انجمن موسسات آموزشی گردشگری کشور هم با بیان اینکه ایجاد همدلی و همفکری بین تشکلهای گردشگری ضرورتی است که امروز بیش از هر وقت دیگری احساس می شود، افزود: اگر هر کدام از این تشکلها دچار مشکل شوند، طبیعی است که سایر حوزهها هم دچار مشکل خواهند شد. مثلا اگر فعالیت آژانسها به موانعی برخورد کنند، حتماً هتلها و موسسات آموزشی و بومگردیها و راهنمایان و بقیه هم دچار مشکل خواهند شد.
آذری در ارتباط با مشکلات حوزه فعالیت خود گفت: در سال ۹۹ ما کلاسهایی را با هفت، هشت نفر برگزار کردیم که در گذشته گاهی با بیش از ۵۰ نفر برگزار میشد. این گویای کم رونق شدن کسب و کار موسسات آموزشی گردشگری است.
او همچنین افزود: دولت دل که نمیسوزاند هیچ، گاهی پیشنهادهایی به ما میدهد که باعث تاسف است. مثل همان پیشنهاد رییس کل بانک مرکزی که جناب رفیعی گفتند. اینکه اگر وام 12 درصدی مشکلی از شما حل نمیکند، دستکم میتوانید این پول را در بانک بگذارید و سودش را بگیرید! معنای این حرف چیست؟ آیا معنایش این نیست که دولت و رئیس کل بانک مرکزی تاسیسات گردشگری را به جای کار در زمینه تخصصی خود به واسطهگری و دلالی دعوت میکند؟ یکی از مسائلی که مسئولین روی آن تاکید میکنند این است که آموزشها مجازی شده و هزینهها کاهش پیدا کرده است. در حالی که اصلاً اینطور نیست. مجازی شدن آموزش گردشگری هزینهها را کم نکرده بلکه تقاضاها را کم کرده و از طرفی هزینه آموزش آنلاین را هم به کار اضافه کرده است.
رئیس هیئت مدیره انجمن موسسات آموزشی گردشگری کشور عدم برخورداری موسسات آموزش گردشگری از معافیت ۱۰۰ درصدی را مشکل دیگری دانست که فعالان این عرصه با آن روبرو هستند. او گفت: در شرایطی که هزینهها به شکل سرسامآوری بالا رفته، اجاره دفاتر به شکل بی سابقهای افزایش پیدا کرده و فراگیری در کار آموزش پایین آمده، بدیهی است که موسسات آموزش گردشگری هم باید از معافیت ۱۰۰ درصدی مالیات برخوردار باشند.
او به نرخگذاری برای موسسات آموزش گردشگری هم انتقاد کرد و گفت: میگویند اگر جامعه حرفهای نشود، نرخ را ما تعیین میکنیم و ۱۵ درصد افزایش قیمت سالیانه در نظر خواهیم گرفت. با شرایط تورم و افزایش افسارگسیخته هزینهها آیا تعرفه موسسات آموزش گردشگری باید ۱۵ درصد اضافه شود؟ آیا تناسبی بین این افزایش نرخ با افزایش هزینهها وجود دارد؟